روز عیدفطر
سلام دردونه مامان روز عید فطر رفتیم خونه مامانی و بابایی و بعد از خوردن ناهار و استراحت رفتیم شهمیرزاد چون مامان جون باباجون اونجا بودند.هواش خیلی دلچسب بود،از شنبه بعد از ظهر بارون شروع کرد باریدن تا صبح یکشنبه البته نه مداوم و پیوسته .یکشنبه صبح برگشتیم خونمون. احتمالا امروز بعد ازظهر دوباره میریم برگشتمون هم معلوم نیست. قند عسلم روز عید شهمیرزاد شنبه شب هوا خیلی خنک بود تو ایوون زیر پتو نشستی. دختر ماهم در حال دیدن tv &nb...